سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شمس نامه

چکیده

زوجین نسبت به یکدیگر حقوقى دارند که رعایت آنها براى داشتن روابط بهتر و زندگى مستحکم ضرورى است. دسته‏اى از آن حقوق، حقوق جنسى است که به سهم خود نقش بسزایى در تداوم زندگى زناشویى دارند. در دین مبین اسلام این حقوق مورد توجه قرار گرفته است. با شناخت صحیح و اجراى این حقوق، مى‏توان ضمن تداوم زندگى زناشویى، به برخى از شبهات مطرح در این زمینه پاسخ داد.
این مقاله با بهره‏گیرى از روش توصیفى ـ تحلیلى و با مراجعه به منابع متعدد اسلامى و همچنین برخى از یافته های علمى به بررسى حقوق جنسى زن و شوهر در اسلام و پاسخ به برخى شبهات مطرح در این زمینه می پردازد.
یافته های این تحقیق عبارت‏اند از:
1. حق جنسى هیچ ‏یک از زوجین در اسلام نادیده گرفته نشده است، هریک به تناسب خود حقوق و تکلیفى بر عهده دارند. 2. در مواردى که زن گرم‏مزاج بوده و بیش از یک بار در چهار ماه نیاز به ارضاى جنسى دارد، با استفاده از قاعده لاضرر و قاعده نفى حرج، مى‏توان احتیاطا شوهر را ملزم به ارضا یا طلاق نمود تا زن دچار ضرر و حرج نشود. 3. تحقیقات علمى نیز نشان مى‏دهد که حقوق جنسى تعیین شده در اسلام موافق طبع عمومى زن و مرد مى‏باشد.
کلید واژه ها: حقوق جنسى، زن و شوهر، تفاوت های زن و مرد، گرم‏مزاجى زن.

مقدّمه

هر کدام از زن و شوهر در برابر دیگرى حقوقى دارند که بى‏توجهى بدان‏ها به شکل درست و کامل، مى‏تواند نارضایتى و اختلاف در زندگى زناشویى را به دنبال داشته باشد، از جمله این حقوق، حقوق جنسى همسران است که رعایت آن توسط زوجین نقش بسزایى در استحکام روابط زناشویى خواهد داشت. در این مقاله برآنیم تا با نگاهى فقهى و تا حدى روان شناختی، حقوق جنسى زوجین را بررسى کنیم. در این مقاله مى‏کوشیم در سه بخش به این پرسش‏ها پاسخ دهیم:
1. حقوق جنسى‏واجب‏زن‏ و شوهر به ‏لحاظ ‏دینى کدامند؟
2. آیا اسلام همان‏گونه که به حق جنسى مرد توجه کرده، به حق جنسى زن نیز توجه کرده است؟
3. آیا تفاوت‏هایى که زن و مرد در زمینه حقوق جنسى دارند، با طبیعت آنها سازگار و هماهنگ است؟
4. یافته های علمى و روان شناختی در زمینه تفاوت های جنسى زن و مرد چه نظرى دارند؟
البته با توجه به اینکه حقوق جنسى مرد بسیار روشن است، به طور مختصر بدان اشاره مى‏کنیم و در ادامه به طور گسترده به بررسى حق جنسى زن از منظر فقهى مى‏پردازیم. در پایان نیز به یافته های علمى و روان شناختی در زمینه تفاوت های جنسى زن و مرد اشاره خواهیم کرد.

1. حق جنسى شوهر

از دو جنبه و با نگاهى فقهى مى‏کوشیم حقوق جنسى شوهر را بررسى کنیم:

الف. حق تمکین

زن بدون عذر شرعى نمى‏تواند از نزدیکى کردن شوهر جلوگیرى کند.(1)
به طور کلى یکى از حقوق شوهر بر زن، حق تمکین جنسى است و صرف‏نظر از برخى استثناها، به ویژه موارد ضرر داشتن (مفهوم فقهى ضرر)، بودن زن یا شوهر در حالت احرام، روزه واجب، بودن زن در حالت حیض یا نفاس و...، محدودیت قابل‏توجهى براى این مسئله در نظر گرفته نشده است.(2)
مستندات: دلایل متعددى براى این مسئله ارائه شده است که سه نمونه را ذکر مى‏کنیم:
1. یکى از آیاتى که در این زمینه مى‏توان از آن استفاده کرد، آیه 223 سوره بقره است: «نِسَآؤُکُم حَرثٌ لَّکُم فَأتُوا حَرثَکُم أَنَّى شِئتُم وَقَدِّمُوا لأَنفُسِکُم وَاتَّقُوا اللّهَ وَاعلَمُوا أَنَّکُم مُلاَقُوهُ وَبَشِّرِ المُؤمِنِینَ»؛ زنان شما کشتزار شمایند، پس از هر سو و هر وقت که خواستید به کشتزار خود درآیید و (با نیت اکتفاء به حلال در مقابل حرام و طلب فرزندى صالح از این عمل، ثوابى) براى خودتان پیش فرستید و از خدا پروا کنید و بدانید که او را ملاقات خواهید کرد و مؤمنان را مژده بده.
البته در صورتى مى‏توانیم از این آیه براى حق تمکین شوهر استفاده کنیم که واژه «أَنَّى» در آیه به معناى زمانى باشد.
در این‏باره در تفسیر المیزان مى‏خوانیم: «کلمه "انى" از اسماى شرط است، که مانند کلمه "متى" در خصوص زمان استعمال مى‏شود. البته گاهى در مکان هم به کار مى‏رود. حال اگر در آیه موردبحث به معناى مکان باشد، معنا چنین مى‏شود: "شما به کشتزار خود وارد شوید، از هر محلى که خواستید"، و اگر به معناى زمان باشد، معنایش این مى‏شود: "شما هر وقت خواستید به کشتزار خود بروید."(3) و به هر معنا که باشد، مى‏خواهد اطلاق را برساند؛ مخصوصا با قید (شئتم) این اطلاق روشن تر به چشم مى‏خورد. این را هم باید بدانیم که آوردن جمله "زنان شما کشتزار شمایند" قبل از بیان "فاتوا حرثکم" و نیز تعبیر از زنان براى بار دوم به (کشتزار)، خالى از این دلالت نیست که مراد توسعه و آزادى دادن در عمل زناشویى است.(4)
به هر حال، در صورتى که «أَنَّى» در این آیه به معناى زمان باشد ـ همان‏گونه که على‏بن ابراهیم در تفسیر قمى(5) و سیدمحمد شیرازى در تبیین قرآن آن را به معناى زمانى دانسته‏اند(6) ـ مى‏توان از آیه براى اثبات حق تمکین نیز استفاده کرد؛ زیرا در این صورت، آیه بر این معنا دلالت مى‏کند که هر زمان خواستید، مى‏توانید با زنانتان آمیزش کنید، و این همان چیزى است که مرد بر اثر حق تمکین، به آن مى‏رسد.
نکته: در این آیه زنان به مزرعه تشبیه شده‏اند، و چه بسا این تشبیه براى بعضى سنگین آید که چرا اسلام درباره نیمى از نوع بشر، چنین تعبیرى به کار برده است؛ در حالى که نکته باریکى در این تشبیه نهفته است. در حقیقت، قرآن مى‏خواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع انسانى نشان دهد که زن وسیله ارضاى شهوت و هوسرانى مردان نیست، بلکه وسیله‏اى براى حفظ حیات نوع بشر است ـ همان‏گونه که گیاهان در کشتزار رشد مى‏کنند و ادامه حیات مى‏دهند، انسان‏ها نیز به وسیله وجود زنان متولد شده و نسل شان ادامه مى‏یابد ـ این سخن هشدارى براى آنان است که جنس زن را بازیچه یا وسیله هوسبازى مى‏دانند.(7)
2. در روایتى که از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است: «زنى به نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: یا رسول‏اللّه حقّ مرد بر زوجه‏اش چیست؟ فرمود: آنکه او را فرمان ببرد و از نافرمانى‏اش بپرهیزد و از مال شوهر (بدون رضاى او) چیزى به فقیر ندهد، و نیز بدون اجازه او روزه مستحبى نگیرد، و او را از کامیابى مانع نشود، هرچند بر جهاز شترى سوار باشد، و از خانه‏اش بدون رخصت وى خارج نشود که اگر بدون اجازه از منزل بیرون رفت، فرشتگان آسمان و فرشتگان زمین و فرشتگان غضب و رحمت همگى او را لعنت کنند تا به خانه‏اش باز گردد... .(8)
3. در روایت دیگرى از امام باقر (علیه السلام) مى‏خوانیم:
«امیرمؤمنان (علیه السلام) درباره مردى که با زنى ازدواج کرده و مهریه زن را به عهده گرفته بود به شرط آنکه اختیار کامگیرى و طلاق با او (یعنى با زن) باشد، فرمود: زن با سنّت مخالفت نموده و متولّى امرى گشته که اهلش نبوده؛ بعد حکم فرمود: که صداق به عهده مرد است و جماع و طلاق نیز به دست اوست و این سنّت است.»(9)
همان‏گونه که مى‏بینید در روایت اول آمده است که او را از کامیابى منع نکند (حتى اگر سوار بر جهاز شترى باشد) و در روایت دوم است که حق جماع به دست مرد است.
با دقت در متن این دو روایت به راحتى مى‏توان حق تمکین را براى مرد اثبات کرد؛ زیرا با توجه به اینکه حق جماع به دست مرد است، مى‏تواند در هر زمان که خواست با زن نزدیکى کند و از سوى دیگر، زن هم نمى‏تواند او را از کامیابى منع کند و این مسئله همان چیزى است که مرد در حق تمکین به آن مى‏رسد.
البته توجه داشته باشیم که این حکم مربوط به زمانى است که زن عذر شرعى نداشته باشد.

ب. اختیار فسخ عقد در مواردى خاص

اگر به سبب برخى بیمارى های واگیردار یا کاستى های جسمى زن در اندام های تناسلى، امکان بهره‏گیرى جنسى براى شوهر فراهم نشود، او مى‏تواند عقد ازدواج را فسخ کند و این نیز گواه روشنى بر این مطلب است که اسلام حق جنسى مرد را به رسمیت شناخته است.(10)
براى نمونه، اگر زن دچار قرن(11) باشد شوهر خیار فسخ دارد؛ یعنى مى‏تواند عقد ازدواج را فسخ کند. البته این عیب، زمانى مجوز فسخ است که معلوم شود پیش از عقد بوده باشد، و اما اگر بعد از عقد حادث شود، مجوز فسخ نمى‏شود.(12)

پی نوشت ها :

*دانش ‏پژوه کارشناسى ارشد روان شناسی بالینى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس‏ سره.
1ـ سیدروح‏اللّه خمینى، رساله توضیح‏المسائل، با حواشى سید عبدالکریم موسوى اردبیلى، ص 263.
2ـ حسین بستان، اسلام و تفاوت های جنسیتى، ص 26.
3ـ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، ج 2، ص 141.
4ـ سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوى همدانى، ج 2، ص 318.
5ـ ر.ک: على‏بن ابراهیم قمى، تفسیر قمى، تحقیق سیدطیب موسوى جزائرى، ج 1، ص 73.
6ـ ر.ک: سید محمدحسین شیرازى، تبیین‏القرآن، ج 1، ص 46.
7ـ ر.ک: ناصر مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، ج 2، ص 141.
8ـ محمدبن على صدوق، من لایحضره الفقیه، ترجمه على‏اکبر غفارى، ج 3، ص 438؛ ج 5، ص 85.
9ـ همان، ج 3، ص 425؛ ج 5، ص 67.
10ـ ر.ک: حسین بستان، همان، ص 27.
11ـ قرن گوشت یا غده و یا استخوانى است که در دهانه رحم روییده مى‏شود و از عمل وطى جلوگیرى مى‏کند، بلکه اگر جلوگیرى هم نکند و تنها مایه نفرت و گرفتگى خاطر مى‏شود.
12ـ سیدروح ‏اللّه خمینى، تحریرالوسیله، ج 4، باب نکاح، ص 85و86.

منابع محفوظ است
 




موضوع مطلب :


سه شنبه 92 اردیبهشت 10 :: 8:23 عصر :: نویسنده : شمس

درباره وبلاگ

صفحات وبلاگ
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 256
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 177881